حضرت فاطمه زهرا(س) در اقوال صحابه
در زمینه مناقب و فضائل حضرت فاطمه زهرا(س) کتب متعددی نگاشته شد و خود اهل سنّت روایتهای بسیاری از اقوال صحابه بیان گردیده است.
حضرت فاطمه زهرا(س) در اقوال صحابه
فضائل حضرت فاطمه(س) همچون امیر المؤمنین علی(ع) چنان بود که هرچند مخالفان در کتمان و یا دگرگونی آن سعی داشتند و دوستان نیز در مخفی کردن آن تلاش کردند، .
لیکن باز در زمینه مناقب و فضائل آن حضرت کتب متعددی نگاشته شد و خود اهل سنّت روایتهای بسیاری درباره ایشان نقل کردهاند.
جالب اینکه تقریباً تمام مقامات و مناقبی که در کتب شیعه درباره فاطمه زهرا(س) نقل شده در کتب معروف اهل سنّت نیز آمده است و در میان اسناد و مدارک این توصیفات به اعترافات صریحی در این زمینه، از افرادی همچون معاویه، عایشه و یا بعضی از خلفای پیشین برخورد میکنیم.
که در صفحات تواریخی که به دست مورّخان خود آنها نگاشته شده، ثبت است! و این چیزی نیست جز مشیت و اراده الهی و یک اعجاز بزرگ از اهل بیت عصمت(علیهم السّلام).
از جابر بن عبداللَّه انصاری صحابی بزرگ پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود: «وقتی خدا آدم و حوّا را خلق فرمود، در بهشت می خرامیدند و میگفتند: از ما زیباتر کیست؟
در این گفتوگوها بودند که دختری را مشاهد نمودند که هرگز مانند وی را ندیده بودند، زیرا نورانیّت عجیب و درخشندگی فراوانش چشمها را خیره می ساخت. عرض کردند:
خداوندا این بانو کیست؟ فرمود: صورت سیده زنان، فاطمه زهراست. عرض کردند: پروردگار این تاجی که بر سر اوست چیست؟ فرمود:
شوهرش علی(ع). سؤال کردند این دو گوشواره چه هستند؟ فرمود: دو فرزندش که ایشان این مقام را دو هزار سال پیش از آنکه تو را خلق کنم در علم پنهانم داشتند.»(نسان المیزان - عسقلانی - ج 3 - ص 345.)
محبّ الدّین طبری در کتاب خود مینویسد:
«خدیجه کبری روزی از رسول خدا(ص) خواست که برخی از میوههای بهشت را به او نشان دهد. جبرئیل به سوی برگزیده خلائق آمد و برای او دو سیب همراه آورده بود و عرض کرد:
ای محمّد، پروردگارت سلام میرساند و میفرماید:
یکی از آن دو را خود بخور و دیگری را به خدیجه بخوران و باوی خلوت کن، زیرا میخواهم از شما فاطمه زهراء را به وجود آورم، پس رسول خدا آنچه را که جبرئیل گفته بود، انجام دادند...
تا اینکه گوید: به همین دلیل بود که نبی مکرّم هرگاه مشتاق بهشت و نعمتهای آن میشد فاطمه را میبوسید و بوی وی را استشمام میکرد و در این هنگام که بوی قدسی وی را استشمام می فرمود، چنین اظهار میداشتند: فاطمه حوریهای است به صورت انسان.»( ذخائر العقبی، ص 43.)
راویان این حدیث عایشه و ابن عباس و سعید بن مالک و عمر بن خطّاب هستند.
به نقل از تفسیر ثعلبی از امام صادق(ع)(مرحوم مجلسی - بحار الانوار - ج 10)
و جابر بن عبداللَّه انصاری آمده که فرمودند:
«رسول اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) را دیدند در حالی که لباسی از پوشاک شتر بر تن داشت و به دست خود آسیاب میکردند و فرزند خود را نیز شیر میدادند، اشکهای فراوان از چشمهای رسول خدا(ص) سرازیر گردید و فرمودند:
دخترجانم تلخی و سختی دنیا را پیشاپیش بچش تا شیرینی آخرت را پس از آن دریابی. عرض کرد: ای پدر گرامی، سپاس خدای بزرگ را بر نعمتهایش و شکر فراوان به خاطر مواهب و آلاء و بخشودههایش، پس از این گفتوگو بود که این آیه نازل میشود:
«وَلَسُوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرضی.» «به زودی پروردگارت آنچنان بخشش بر تو نماید که راضی و خشنود گردی».(سوره والضحی - آیه 5.)
از ابن عباس پسر عموی پیامبر(ص) چنین نقل کرده اند«آن شب که صدیقه طاهره را برای زفاف به سوی منزل علی(ع) میبردند، رسول اکرم(ص)در پیش روی و جبرئیل سمت راست و میکائیل در سمت چپ و هفتاد هزار فرشته در پشت سر حرکت میکردند و خدای بزرگ را تسبیح و تقدیس مینمودند.» نیابیع الموده از قندوزی.
از انس بن مالک صحابی پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) روایت شده است که رسول خدا(ص) پرسیدند: بهترین چیز برای زنان چیست؟ ما نتوانستیم جواب بدهیم، علی(ع) نزد حضرت زهرا(س) رفته، پرسش و فرمایش پیامبر را به او فرمود، حضرت زهرا(س) فرمود:
چرا نگفتی بهترین چیز برای زنان آن است که مردان را نبیند و مردان نیز ایشان را نبینند! وقتی این جواب زیبا را حضرت علی(ع) به پیامبر(ص) از قول حضرت زهرا(س) فرمود: پیامبر خدا(ص) فرمودند: فاطمه پاره تن من است.»(بحار الانوار - علامه مجلسی، ج 43 - ص 92.)
ابو ایّوب انصاری نیز از صحابی پیامبر(ص) از ایشان نقل میکند: روز قیامت منادی از زیر عرش ندا میکند:
«ای اهل محشر سر به زیر افکنید و چشمها ببندید تا فاطمه(س) از صراط عبور فرماید، و آن گرامی عبور میکند در حالیکه هفتاد هزار نفر از حوریان بهشتی همراه اویند.»(] امانی - شیخ صدوق - ص 25 - به نقل از کتاب بانوی بانوان - نوشته ابوالفضل موسوی گرمارودی.)
«عامر شعبی»، «حسن بصری»، «سفیان ثوری»، «ابن جبیر»، «جابر بن عبداللّه انصاری»، همه از پیامبر نقل کردهاند که فرمود: همانا فاطمه پاره تن من است کسی که او را خشمگین سازد، مرا خشمگین ساخته است.»( کشف الغمه - علی بن عیسی اربلی - ج 2 - ص 42 - به نقل از همان کتاب.)
«حسن بصری» در مورد عبادت حضرت زهرا(س) میگوید: در این امّت عابدتر از فاطمه(س) نیامده است، آنقدر به نماز و عبادت میایستاد که پاهایش ورم میکرد.( بیت الاحزان - ص 22.)
«عایشه» گفته است: هرگز راستگوتر از فاطمه(س) ندیدم، جز پدرش رسول اکرم(ص).( بحارالانوار - مرحوم مجلس - ج 43 - ص 53.)
«سلمان فارسی» این صحابی برجسته و یار باوفای پیامبر(ص) میگوید:«دیدم که فاطمه(س) نشسته بود و با آسیای دستی جو را آرد میکرد و دسته آسیا(به جهت مجروح بودن دست فاطمه(س) خونین بود و حسین(ع) که در آن هنگام کودک خردسالی بود، در گوشهای از خانه از گرسنگی گریه میکرد، عرض کردم:
ای دختر رسول خدا(ص) دستت را مجروح کردهای در حالیکه «فضه» هست که کارها را انجام دهد، فرمود: رسول خدا(ص) به من سفارش کرده است که یک روز، خدمت با فضه باشد و یک روز با من، و نوبت او دیروز بود...» (بحارالانوار - مرحوم مجلسی - ج 43 - ص 28.)
ابوذر «رحمه الله علیه» یار دیرین پیغمبر اکرم(ص) میگوید: یکبار رسول خدا(ص) مرا فرستاد که علی(ع) را فراخوانم. به خانه علی(ع) آمدم و او را صدا کردم، کسی جوابم نداد، و آسیای دستی داخل خانه خودبه خود میگشت و کسی کنار آن نبود، دوباره علی(ع) را صدا کردم، بیرون آمد .
و رسول خدا با او سخن گفت و به او چیزی فرمود که نفهمیدم، آنگاه من گفتم: از آسیابی که در خانه علی است شگفت زدهام که خود به خود میگشت و کسی کنار آن نبود! پیامبر فرمودند:
دخترم فاطمه چنان است که خداوند قلب و اعضای او را از ایمان و یقین پر ساخته و خدا از ضعف و ناتوانی او آگاه است و او را در زندگیش کمک میفرماید آیا نمیدانی که خداوند فرشتگانی دارد که مأمور کمک به خاندان محمدند بحارالانوار - (مرحوم مجلسی - ج 43 -ص 29.)
امام سجاد(ع) فرمودند:«اسماء بنت عمیس برایم نقل کرد، که من نزد جده شما فاطمه(س) بودم، هنگامی که رسول خدا (ص) بر او وارد شد و او گردنبندی از طلا بر گردن داشت که امیرالمؤمنان علی(ع) از سهم خود از غنائم برای او خریده بود.
رسول خدا(ص) فرمود: ای فاطمه، مردم نگویند فاطمه دختر محمد(ص) لباس جبّاران به تن میکند.
فاطمه(س) گردن بند را پاره کرد و فروخت و با آن بندهای را خریداری و آزاد ساخت و رسول خدا (ص) از این کار شادمان گشت»(.بحارالانوار - مرحوم مجلسی - ج 42 - ص 80.)
جایگاه صحیفه فاطمه «سلام الله علیها»
قبل از هر چیز لازم است این مسأله روشن گردد که آیا ملائکه با غیر پیامبر هم سخن میگویند؟ و آیا آنان را غیر از پیامبر کس دیگری هم میتواند دید؟ و آیا جز انبیاء کسی صدای آنان را میتواند بشنود؟
برای پاسخ به سؤالات فوق و یافتن جوابهای متقن و محکم به قرآن کریم مراجعه میکنیم:
1-خداوند میفرماید: وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَه ُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ:( سوره آل عمران - آیه 41.)
ترجمه:(و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خدای متعال ترا برگزید و پاکت گرداند و بر همه زنان عالم برتری بخشید.)
صریح آیه آن است که فرشتگان مریم را مخاطب قرار داده و با وی سخن گفتند، آنهم با کلماتی که بیانگر اوامر الهی و نیز کرامت وی در نزد خداست، یقیناً وی نیز نداء آنان را میشنید و خطابشان را می فهمید.
2- خدای متعال میفرماید: وَ أَوْحَیْنا إِلی أُمِّ مُوسی أَنْ أَرْضِعیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافی وَ لا تَحْزَنی إِنّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ(سوره قصص - آیه 7.)
ترجمه: «به مادر موسی وحی نموده و فرمان دادیم که طفل خود را شیرده و اگر بر او ترسانی وی را درون دریا بیفکن.»
مفسّران گفته اند: معنی «اَوحَینا» در اینجا یعنی «اَلْهَنا» است، یعنی به قلب وی افکندیم و یا به قولی وی را به این خطاب مخاطب نمودند.
بعد از بیان این دو نکته، دیگر پذیرش این واقعیّت که بانوی گرانمایه اسلام، فاطمه(ع) «محدّثه»و دریافت دارنده حقایق از بارگاه خدا بود، چندان دشوار نیست، .
چرا که مقام ارجمند دخت پیامبر(ص) نه کمتر از «مریم» بود و نه کمتر از «مادر موسی». و روشن است که «مریم» و یا «مادر موسی»، پیامبر خدا نبودند و باز روشن است که «فاطمه(س)»، نیز پیامبر برگزیده خدا نبود.
مرحوم «صدوق»در کتاب خویش روایتی از «زید بن علی» آورده است که میگوید:امام صادق(ع) میفرمود: فاطمه(س) را بدان جهت «محدثه» نامیدهاند که فرشتگان از آسمان فرود آمده و با او گفتوگو می کردند، همانگونه که با «مریم» صحبت می کردند و او را ندا می دادند.
به فاطمه(س) نیز ندا دادند که: یا فاطمه ! اِنَّ اللّهَ اصْطفاکِ و طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی ینساءِ العالمین.(کافی - ج 1 - ص 182.)
ای فاطمه! خدا تو را برگزید و پاک و پاکیزه ساخت و تو را بر همه زنان گیتی برتری بخشید.و نیز از امام صادق(ع) است که به «ابابصیر» فرمود: «...مصحف «فاطمه» نزد ماست.»
مردم چه می دانند مصحف «فاطمه» چیست؟
آنگاه فرمود: مصحف «فاطمه» سه برابر قرآن است. به خدای سوگند که یک واژه از قرآن کریم در آن نیست، بلکه کران تا کران آن حقایقی است که خدا آنها را بر مادرمان فاطمه(س) املاء و وحی فرمود (کافی - ج 1 - ص 238.)
این روایت بیانگر نکاتی است که در خور بحث و تحقیق میباشد:
1- در مصباح المنیر آمده است که: صحیفه قطعه پوست یا کاغذی را میگویند، که در آن چیزی نوشته شده است و جمع آن «صُحُف» و «مُصْحَف» میباشد.
لسان العرب بیان میکند که: مُصْحَف یا مُصْحِف یعنی محل جمع شدن صفحاتی که بر روی آنها مطالبی نوشته شده و بین دو جلد جمع گردیده باشد.
2- از آنجا که قرآن شریف در نظر پیروانش از شمار آیات و سورهها گرفته تا حجم و اندازه، کتابی شناخته شده است، به همین جهت امام صادق(ع) کتاب خدا را مقیاس قرار داده و مُصْحَف را از نظر حجم و اندازه با آن سنجیده است.
با این مقیاس اگر قرآنی با حروف و صفحات متوسط در 500 صفحه چاپ شود، مصحف فاطمه 1500 صفحه میگردد، درست سه برابر آن، و منظور امام همین است،
نه اینکه کسی تصور نماید که کتاب خدا ناقص است و مصحف فاطمه در مقام کامل ساختن آن میباشد، نه هرگز چنین نمیباشد، همچنان که منظور این نیست که قرآن دیگری بر فاطمه(س) فرو فرستاده است.
در جایی دیگر «حسین بن ابی علاء» از امام صادق(ع) آورده است که فرمودند:«مصحف فاطمه هرگز همانند قرآن نیست، اما در آن آنچه که مردم را به ما و دانش ما نیازمند میکند و ما را از مردم بینیاز میسازد وجود دارد، حتی حکم یک تازیانه یا 12 یا 14 آن و دیه خراش و... نیز یافت میشود.( اصول کافی - ج 2 - ص 240.)
و در روایت دیگری است که فرمودند: امّا «مصحف فاطمه» کتابی است که همه رویدادها و نام تمامی کسانی که تا روز رستاخیز زمام امور را به دست میگیرند، همه و همه در آن آمده است.
- شب نزول صحیفه
ابو بصیر از امام محمّد باقر(ع) نقل میکند که:
«در یکی از شبهای جمعه هنگامه سحر حضرت جبرئیل و اسرافیل و مکائیل بر حضرت زهرا(س) نازل شدند و دیدند که دختر پیامبر(ص) مشغول نماز است، همه ایستادند تا نماز تمام شد، آنگاه دسته جمعی به حضرت فاطمه(س) سلام کردند و گفتند:
«خداوند بزرگ به شما سلام میرساند»
سپس صحیفه ای را در حجره آن بزرگ زن بهشتی گذاشتند، حضرت زهرا(س) پاسخ داد:
قالَتْ: لِلّهِ السَّلامُ وَ اِلَیْهِ السَّلامُ وَ عَلَیْکُمْ یا رُسُلَ اللّهِ السَّلامُ. (دلائل الامامه - ص 28.)
(سلام از آن خداست و از اوست سلام و به سوی اوست سلام، و بر شما ای فرستادگان خدا سلام و درود باد.
لیکن باز در زمینه مناقب و فضائل آن حضرت کتب متعددی نگاشته شد و خود اهل سنّت روایتهای بسیاری درباره ایشان نقل کردهاند.
جالب اینکه تقریباً تمام مقامات و مناقبی که در کتب شیعه درباره فاطمه زهرا(س) نقل شده در کتب معروف اهل سنّت نیز آمده است و در میان اسناد و مدارک این توصیفات به اعترافات صریحی در این زمینه، از افرادی همچون معاویه، عایشه و یا بعضی از خلفای پیشین برخورد میکنیم.
که در صفحات تواریخی که به دست مورّخان خود آنها نگاشته شده، ثبت است! و این چیزی نیست جز مشیت و اراده الهی و یک اعجاز بزرگ از اهل بیت عصمت(علیهم السّلام).
از جابر بن عبداللَّه انصاری صحابی بزرگ پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود: «وقتی خدا آدم و حوّا را خلق فرمود، در بهشت می خرامیدند و میگفتند: از ما زیباتر کیست؟
در این گفتوگوها بودند که دختری را مشاهد نمودند که هرگز مانند وی را ندیده بودند، زیرا نورانیّت عجیب و درخشندگی فراوانش چشمها را خیره می ساخت. عرض کردند:
خداوندا این بانو کیست؟ فرمود: صورت سیده زنان، فاطمه زهراست. عرض کردند: پروردگار این تاجی که بر سر اوست چیست؟ فرمود:
شوهرش علی(ع). سؤال کردند این دو گوشواره چه هستند؟ فرمود: دو فرزندش که ایشان این مقام را دو هزار سال پیش از آنکه تو را خلق کنم در علم پنهانم داشتند.»(نسان المیزان - عسقلانی - ج 3 - ص 345.)
محبّ الدّین طبری در کتاب خود مینویسد:
«خدیجه کبری روزی از رسول خدا(ص) خواست که برخی از میوههای بهشت را به او نشان دهد. جبرئیل به سوی برگزیده خلائق آمد و برای او دو سیب همراه آورده بود و عرض کرد:
ای محمّد، پروردگارت سلام میرساند و میفرماید:
یکی از آن دو را خود بخور و دیگری را به خدیجه بخوران و باوی خلوت کن، زیرا میخواهم از شما فاطمه زهراء را به وجود آورم، پس رسول خدا آنچه را که جبرئیل گفته بود، انجام دادند...
تا اینکه گوید: به همین دلیل بود که نبی مکرّم هرگاه مشتاق بهشت و نعمتهای آن میشد فاطمه را میبوسید و بوی وی را استشمام میکرد و در این هنگام که بوی قدسی وی را استشمام می فرمود، چنین اظهار میداشتند: فاطمه حوریهای است به صورت انسان.»( ذخائر العقبی، ص 43.)
راویان این حدیث عایشه و ابن عباس و سعید بن مالک و عمر بن خطّاب هستند.
به نقل از تفسیر ثعلبی از امام صادق(ع)(مرحوم مجلسی - بحار الانوار - ج 10)
و جابر بن عبداللَّه انصاری آمده که فرمودند:
«رسول اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) را دیدند در حالی که لباسی از پوشاک شتر بر تن داشت و به دست خود آسیاب میکردند و فرزند خود را نیز شیر میدادند، اشکهای فراوان از چشمهای رسول خدا(ص) سرازیر گردید و فرمودند:
دخترجانم تلخی و سختی دنیا را پیشاپیش بچش تا شیرینی آخرت را پس از آن دریابی. عرض کرد: ای پدر گرامی، سپاس خدای بزرگ را بر نعمتهایش و شکر فراوان به خاطر مواهب و آلاء و بخشودههایش، پس از این گفتوگو بود که این آیه نازل میشود:
«وَلَسُوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرضی.» «به زودی پروردگارت آنچنان بخشش بر تو نماید که راضی و خشنود گردی».(سوره والضحی - آیه 5.)
از ابن عباس پسر عموی پیامبر(ص) چنین نقل کرده اند«آن شب که صدیقه طاهره را برای زفاف به سوی منزل علی(ع) میبردند، رسول اکرم(ص)در پیش روی و جبرئیل سمت راست و میکائیل در سمت چپ و هفتاد هزار فرشته در پشت سر حرکت میکردند و خدای بزرگ را تسبیح و تقدیس مینمودند.» نیابیع الموده از قندوزی.
از انس بن مالک صحابی پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) روایت شده است که رسول خدا(ص) پرسیدند: بهترین چیز برای زنان چیست؟ ما نتوانستیم جواب بدهیم، علی(ع) نزد حضرت زهرا(س) رفته، پرسش و فرمایش پیامبر را به او فرمود، حضرت زهرا(س) فرمود:
چرا نگفتی بهترین چیز برای زنان آن است که مردان را نبیند و مردان نیز ایشان را نبینند! وقتی این جواب زیبا را حضرت علی(ع) به پیامبر(ص) از قول حضرت زهرا(س) فرمود: پیامبر خدا(ص) فرمودند: فاطمه پاره تن من است.»(بحار الانوار - علامه مجلسی، ج 43 - ص 92.)
ابو ایّوب انصاری نیز از صحابی پیامبر(ص) از ایشان نقل میکند: روز قیامت منادی از زیر عرش ندا میکند:
«ای اهل محشر سر به زیر افکنید و چشمها ببندید تا فاطمه(س) از صراط عبور فرماید، و آن گرامی عبور میکند در حالیکه هفتاد هزار نفر از حوریان بهشتی همراه اویند.»(] امانی - شیخ صدوق - ص 25 - به نقل از کتاب بانوی بانوان - نوشته ابوالفضل موسوی گرمارودی.)
«عامر شعبی»، «حسن بصری»، «سفیان ثوری»، «ابن جبیر»، «جابر بن عبداللّه انصاری»، همه از پیامبر نقل کردهاند که فرمود: همانا فاطمه پاره تن من است کسی که او را خشمگین سازد، مرا خشمگین ساخته است.»( کشف الغمه - علی بن عیسی اربلی - ج 2 - ص 42 - به نقل از همان کتاب.)
«حسن بصری» در مورد عبادت حضرت زهرا(س) میگوید: در این امّت عابدتر از فاطمه(س) نیامده است، آنقدر به نماز و عبادت میایستاد که پاهایش ورم میکرد.( بیت الاحزان - ص 22.)
«عایشه» گفته است: هرگز راستگوتر از فاطمه(س) ندیدم، جز پدرش رسول اکرم(ص).( بحارالانوار - مرحوم مجلس - ج 43 - ص 53.)
«سلمان فارسی» این صحابی برجسته و یار باوفای پیامبر(ص) میگوید:«دیدم که فاطمه(س) نشسته بود و با آسیای دستی جو را آرد میکرد و دسته آسیا(به جهت مجروح بودن دست فاطمه(س) خونین بود و حسین(ع) که در آن هنگام کودک خردسالی بود، در گوشهای از خانه از گرسنگی گریه میکرد، عرض کردم:
ای دختر رسول خدا(ص) دستت را مجروح کردهای در حالیکه «فضه» هست که کارها را انجام دهد، فرمود: رسول خدا(ص) به من سفارش کرده است که یک روز، خدمت با فضه باشد و یک روز با من، و نوبت او دیروز بود...» (بحارالانوار - مرحوم مجلسی - ج 43 - ص 28.)
ابوذر «رحمه الله علیه» یار دیرین پیغمبر اکرم(ص) میگوید: یکبار رسول خدا(ص) مرا فرستاد که علی(ع) را فراخوانم. به خانه علی(ع) آمدم و او را صدا کردم، کسی جوابم نداد، و آسیای دستی داخل خانه خودبه خود میگشت و کسی کنار آن نبود، دوباره علی(ع) را صدا کردم، بیرون آمد .
و رسول خدا با او سخن گفت و به او چیزی فرمود که نفهمیدم، آنگاه من گفتم: از آسیابی که در خانه علی است شگفت زدهام که خود به خود میگشت و کسی کنار آن نبود! پیامبر فرمودند:
دخترم فاطمه چنان است که خداوند قلب و اعضای او را از ایمان و یقین پر ساخته و خدا از ضعف و ناتوانی او آگاه است و او را در زندگیش کمک میفرماید آیا نمیدانی که خداوند فرشتگانی دارد که مأمور کمک به خاندان محمدند بحارالانوار - (مرحوم مجلسی - ج 43 -ص 29.)
امام سجاد(ع) فرمودند:«اسماء بنت عمیس برایم نقل کرد، که من نزد جده شما فاطمه(س) بودم، هنگامی که رسول خدا (ص) بر او وارد شد و او گردنبندی از طلا بر گردن داشت که امیرالمؤمنان علی(ع) از سهم خود از غنائم برای او خریده بود.
رسول خدا(ص) فرمود: ای فاطمه، مردم نگویند فاطمه دختر محمد(ص) لباس جبّاران به تن میکند.
فاطمه(س) گردن بند را پاره کرد و فروخت و با آن بندهای را خریداری و آزاد ساخت و رسول خدا (ص) از این کار شادمان گشت»(.بحارالانوار - مرحوم مجلسی - ج 42 - ص 80.)
جایگاه صحیفه فاطمه «سلام الله علیها»
قبل از هر چیز لازم است این مسأله روشن گردد که آیا ملائکه با غیر پیامبر هم سخن میگویند؟ و آیا آنان را غیر از پیامبر کس دیگری هم میتواند دید؟ و آیا جز انبیاء کسی صدای آنان را میتواند بشنود؟
برای پاسخ به سؤالات فوق و یافتن جوابهای متقن و محکم به قرآن کریم مراجعه میکنیم:
1-خداوند میفرماید: وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَه ُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ:( سوره آل عمران - آیه 41.)
ترجمه:(و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خدای متعال ترا برگزید و پاکت گرداند و بر همه زنان عالم برتری بخشید.)
صریح آیه آن است که فرشتگان مریم را مخاطب قرار داده و با وی سخن گفتند، آنهم با کلماتی که بیانگر اوامر الهی و نیز کرامت وی در نزد خداست، یقیناً وی نیز نداء آنان را میشنید و خطابشان را می فهمید.
2- خدای متعال میفرماید: وَ أَوْحَیْنا إِلی أُمِّ مُوسی أَنْ أَرْضِعیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافی وَ لا تَحْزَنی إِنّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ(سوره قصص - آیه 7.)
ترجمه: «به مادر موسی وحی نموده و فرمان دادیم که طفل خود را شیرده و اگر بر او ترسانی وی را درون دریا بیفکن.»
مفسّران گفته اند: معنی «اَوحَینا» در اینجا یعنی «اَلْهَنا» است، یعنی به قلب وی افکندیم و یا به قولی وی را به این خطاب مخاطب نمودند.
بعد از بیان این دو نکته، دیگر پذیرش این واقعیّت که بانوی گرانمایه اسلام، فاطمه(ع) «محدّثه»و دریافت دارنده حقایق از بارگاه خدا بود، چندان دشوار نیست، .
چرا که مقام ارجمند دخت پیامبر(ص) نه کمتر از «مریم» بود و نه کمتر از «مادر موسی». و روشن است که «مریم» و یا «مادر موسی»، پیامبر خدا نبودند و باز روشن است که «فاطمه(س)»، نیز پیامبر برگزیده خدا نبود.
مرحوم «صدوق»در کتاب خویش روایتی از «زید بن علی» آورده است که میگوید:امام صادق(ع) میفرمود: فاطمه(س) را بدان جهت «محدثه» نامیدهاند که فرشتگان از آسمان فرود آمده و با او گفتوگو می کردند، همانگونه که با «مریم» صحبت می کردند و او را ندا می دادند.
به فاطمه(س) نیز ندا دادند که: یا فاطمه ! اِنَّ اللّهَ اصْطفاکِ و طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی ینساءِ العالمین.(کافی - ج 1 - ص 182.)
ای فاطمه! خدا تو را برگزید و پاک و پاکیزه ساخت و تو را بر همه زنان گیتی برتری بخشید.و نیز از امام صادق(ع) است که به «ابابصیر» فرمود: «...مصحف «فاطمه» نزد ماست.»
مردم چه می دانند مصحف «فاطمه» چیست؟
آنگاه فرمود: مصحف «فاطمه» سه برابر قرآن است. به خدای سوگند که یک واژه از قرآن کریم در آن نیست، بلکه کران تا کران آن حقایقی است که خدا آنها را بر مادرمان فاطمه(س) املاء و وحی فرمود (کافی - ج 1 - ص 238.)
این روایت بیانگر نکاتی است که در خور بحث و تحقیق میباشد:
1- در مصباح المنیر آمده است که: صحیفه قطعه پوست یا کاغذی را میگویند، که در آن چیزی نوشته شده است و جمع آن «صُحُف» و «مُصْحَف» میباشد.
لسان العرب بیان میکند که: مُصْحَف یا مُصْحِف یعنی محل جمع شدن صفحاتی که بر روی آنها مطالبی نوشته شده و بین دو جلد جمع گردیده باشد.
2- از آنجا که قرآن شریف در نظر پیروانش از شمار آیات و سورهها گرفته تا حجم و اندازه، کتابی شناخته شده است، به همین جهت امام صادق(ع) کتاب خدا را مقیاس قرار داده و مُصْحَف را از نظر حجم و اندازه با آن سنجیده است.
با این مقیاس اگر قرآنی با حروف و صفحات متوسط در 500 صفحه چاپ شود، مصحف فاطمه 1500 صفحه میگردد، درست سه برابر آن، و منظور امام همین است،
نه اینکه کسی تصور نماید که کتاب خدا ناقص است و مصحف فاطمه در مقام کامل ساختن آن میباشد، نه هرگز چنین نمیباشد، همچنان که منظور این نیست که قرآن دیگری بر فاطمه(س) فرو فرستاده است.
در جایی دیگر «حسین بن ابی علاء» از امام صادق(ع) آورده است که فرمودند:«مصحف فاطمه هرگز همانند قرآن نیست، اما در آن آنچه که مردم را به ما و دانش ما نیازمند میکند و ما را از مردم بینیاز میسازد وجود دارد، حتی حکم یک تازیانه یا 12 یا 14 آن و دیه خراش و... نیز یافت میشود.( اصول کافی - ج 2 - ص 240.)
و در روایت دیگری است که فرمودند: امّا «مصحف فاطمه» کتابی است که همه رویدادها و نام تمامی کسانی که تا روز رستاخیز زمام امور را به دست میگیرند، همه و همه در آن آمده است.
- شب نزول صحیفه
ابو بصیر از امام محمّد باقر(ع) نقل میکند که:
«در یکی از شبهای جمعه هنگامه سحر حضرت جبرئیل و اسرافیل و مکائیل بر حضرت زهرا(س) نازل شدند و دیدند که دختر پیامبر(ص) مشغول نماز است، همه ایستادند تا نماز تمام شد، آنگاه دسته جمعی به حضرت فاطمه(س) سلام کردند و گفتند:
«خداوند بزرگ به شما سلام میرساند»
سپس صحیفه ای را در حجره آن بزرگ زن بهشتی گذاشتند، حضرت زهرا(س) پاسخ داد:
قالَتْ: لِلّهِ السَّلامُ وَ اِلَیْهِ السَّلامُ وَ عَلَیْکُمْ یا رُسُلَ اللّهِ السَّلامُ. (دلائل الامامه - ص 28.)
(سلام از آن خداست و از اوست سلام و به سوی اوست سلام، و بر شما ای فرستادگان خدا سلام و درود باد.
فضایل بینظیر حضرت زهرا(س)
فضایل بینظیری که رسول گرامی اسلام این سخنان را در حق هیچیک از صحابه حتی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هم بیان نشده است.
روایت اول جناب «ابن صباغ مالکی» از «مجاهد» مفسر نامی اهل سنت:
نقل میکند که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) روزی از منزل بیرون آمدند، دست حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را گرفته بودند و فرمودند:
«من عرف هذه فقد عرفها، ومن لم یعرفها فهی فاطمة بنت محمّد»
مردم هرکسی این دختر را میشناسد که هیچ، اما هرکسی او را نمیشناسد بداند که او فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) است.
«وهی بضعة منّی، وهی قلبی وروحی الّتی بین جنبی، فمن آذاها فقد آذانی، ومن آذانی»
فاطمه پاره وجود من است.
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نفرمودند «بضعة من جسمی» یا «بضعة من بدنی»، بلکه میفرمایند:
«وهی بضعة منّی، وهی قلبی»
فاطمه پاره وجود من است و زهرا قلب من است.
«وروحی الّتی بین جنبی»
فاطمه جان من است که در میان قفسه سینهام قرار گرفته است.
«فمن آذاها فقد آذانی»
هرکسی فاطمه را اذیت کند من پیغمبر اکرم را اذیت کرده است.
«ومن آذانی فقد آذی اللَّه»
هرکسی من را اذیت کند خدا را اذیت کرده است.(.الفُصُولُ المُهمّة فی مَعرِفَةِ أحوال الأئمةِ، علی بن أحمد بن عبد اللَّه المکی المالکی المشهور بابن الصبّاغ (784-855 ق)، ج 1، ص 664، فصل: فی ذکر البتول)
در رابطه با ماجرای «بضعة منّی» در کتب شیعه بیش از 50 روایت وجود دارد که من متذکر روایات کتب شیعه نمیشود.
آقای «محمد بن اسماعیل بخاری»
متوفای 256 که یک سال بعد از ولادت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از دنیا رفته است،
در کتاب «صحیح بخاری» که عزیزان اهل سنت ما معتقدند که صحیحترین کتاب بعد از قرآن «صحیح بخاری» است، روایتی آورده است. در جلد سوم این کتاب، صفحه 1361 حدیث 3510 روایتی از «مسور بن مخرمه» وارد شده است که میگوید:
«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی»
فاطمه پاره وجود من است، هرکسی فاطمه را به غضب بیاورد من را به غضب آورده است.(الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1361، ح 3510)
آقای «مسلم بن حجاج نیشابوری»
متوفای سال 261 هجری که یک سال بعد از آغاز غیبت صغری از دنیا رفته است، در کتاب «صحیح مسلم» جلد چهارم صفحه 1903 حدیث 2449 از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل میکند:
«إنما فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یؤْذِینِی ما آذَاهَا»
فاطمه پاره وجود من است، هرآنچه فاطمه را اذیت کند من را اذیت کرده است.(صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1903، ح 2449)
زمانی که روایتی در کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» میآید، آقایان اهل سنت آن را به منزله آیه قرآنی تلقی میکنند. انکار روایات کتب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» نازل منزله انکار آیه قرآنی است!!
آقای «آلوسی سلفی»:
که از متأخرین است و متوفای 1270 هجری قمری است، کتابی در تفسیر قرآن به نام «روح المعانی» دارد. او در جلد سوم این کتاب صفحه 155 زمانی که به حدیث «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» میرسد که پیغمبر اکرم فرمودند: فاطمه پاره وجود من است!! عنان قلم از دستش میرود و سخنی میگوید که در آن سیزده قرن هیچیک از بزرگان اهل سنت چنین سخنی را بیان نکرده است.
در خانه اگر کسی هست، یک حرف بس است
غالباً عزیزان اهل سنت معتقدند که از میان زنان عایشه همسر پیغمبر اکرم از همه با فضیلتتر است. این در حالی است که آقای «آلوسی» زمانی که به حدیث «بضعة منی» میرسد، جملهای دارد که میگوید:
«أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات والمتأخرات من حیث أنها بضعة رسول الله صلی الله تعالی علیه وسلم»
فاطمه زهرا بافضیلتترین زنان تاریخ بشر در گذشته و آینده است، زیرا پاره وجود رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) است.
تا اینجا مسئلهای نیست، اما جمله دیگر او زیباست که تقاضا دارم عزیزان و فضلای محفل ما به آن توجه کنند. او میگوید:
«إذ البضعیة من روح الوجود وسید کل موجود لا أراها تقابل بشئ؟»
پاره وجود کسی که روح عالم وجود است، آیا ایشان قابل مقایسه با کسی هستند؟
روح عالم وجود رسول گرامی اسلام محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله وسلم) است. آن بزرگوار قابل مقایسه با کسی نیست. سپس میگوید:
«وأین الثریا من ید المتناول؟»
حضرت فاطمه زهرا از نظر کمالات به منزله ستاره ثریا است.
دستهای ما توانایی رسیدن به کمالات حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را ندارد و از آن عاجز است. سپس میگوید بعضی افراد گفتهاند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده است:
«خذوا ثلثی دینکم عن الحمیراء»
نصف دینتان را از عایشه بگیرید.
«وأنه لیس بنص علی أفضلیة الحمیراء علی الزهراء»
آیا این روایت نشانگر برتری عایشه بر حضرت فاطمه زهرا نیست؟!
او پاسخ میدهد: اولاً این روایت فضیلتی را ثابت نمیکند، بر فرض فضیلتی هم باشد رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) میدانستند که بعد از ایشان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چند صباحی بیشتر در قید حیات نیستند.
خود آن بزرگوار فرمودند: فاطمه تو اولین نفر از اهلبیت من هستی که بر من وارد میشوی. اگر رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به برکت وحی الهی میدانستند که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عمر طولانی دارند، میفرمودند:
«خذوا کل دینکم عن الزهراء»
شما تمام دینتان را از فاطمه زهرا بگیرید.(روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 3، ص 155، ح 24)
جایگاه رفیع حضرت فاطمه زهرا
بنابراین جایگاه رفیع حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) قابل مقایسه با فضایل دیگر صحابه حتی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نیست.
گرچه ما معتقدیم رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)، حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)، حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) انوار الهی هستند که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم:
«خَلَقَکمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَکمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ حَتَّی مَنَّ عَلَینَا بِکمْ فَجَعَلَکمْ فِی بُیوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یذْکرَ فیها اسْمُهُ»
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 613، ح 3213
خداوند عالم نور این چهارده وجود مقدس را از نور خودش آفرید، قبل از آنکه آدم و خاتم و عرش و فرش و آسمان و زمین در این عالم ناسوت و ملکوت و جبروت تحقق پیدا کند.
عقیده ما این است، اما میخواهیم از نظر بحث علمی بگوییم این فضایلی که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) برای حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بیان کرده است به خاطر رابطه پدر و فرزندی نبود. فضایل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) حامل پیامی است که برای تمام نسلها بر تمام عصرها میباشد.
نکته دومی که در رابطه با حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بیان شده است، این است که در منابع معتبر اهل سنت روایاتی در فضیلت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بیان شده است.
کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری»
متوفای 405 در جلد سوم صفحه 167 از رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل میکند:
«لفاطمة إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک»
خدا عالم با غضب حضرت زهرا خشمگین میشود و با خوشنودی حضرت زهرا خوشنود میشود.
غضب و خوشنودی حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) همسنگ خوشنودی و غضب خداوند تبارک و تعالی است.
اگر شما تمام منابع شیعه و اهل سنت را بررسی کنید، خواهید دید که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) این تعبیر را در حق کسی دیگر غیر از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیاورده است. «حاکم نیشابوری» در مورد سند این روایت میگوید:
«هذا حدیث صحیح الإسناد»
این روایت صحیح است.(المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 167، ح 4730)
البته افراد دیگری از جمله آقای «هیثمی»، آقای «ابن حجر عسقلانی» و حدود دوازده نفر از بزرگان دیگر اهل سنت تصریح بر صحت این روایت دارند.
اگر از اینجا بگذریم، در رابطه با فضایل حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) جملهای در مصادر و کتب عزیزان اهل سنت آمده است که این فضایل قابل تأمل و حامل پیامی است؛ این پیام همسنگ بودن حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با رسول گرامی اسلام است!!
روایتی از عایشه
در مورد همترازی حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) روایتی از عایشه بیان شده است که نقل میگوید:
«ما رأیت أفضل من فاطمة غیر أبیها»
من بافضیلتتر از فاطمه در میان صحابه و مسلمان غیر از پدر او رسول الله ندیدم.(المعجم الأوسط، اسم المؤلف: أبو القاسم سلیمان بن أحمد الطبرانی، دار النشر: دار الحرمین - القاهرة - 1415، تحقیق: طارق بن عوض الله بن محمد, عبد المحسن بن إبراهیم الحسینی، ج 3، ص 137، ح 2721)
همچنین باز ایشان میگوید:«ما رأیت أحدا قط أصدق من فاطمة»
من راستگوتر از فاطمه هرگز ندیدم.(مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 201، باب مناقب فاطمة بنت رسول الله e رضی الله عنها)
ابن حجر عسقلانی
جالب این است که آقای «ابن حجر عسقلانی» که از استوانههای علمی اهل سنت است و متوفای 852 هجری است، در کتابی که در رابطه با صحابه است جلد هشتم صفحه 264 این روایت را میآورد و میگوید: این حدیث شرایط صحیح مسلم و صحیح بخاری را دارد!!
حالا ما سؤالی اینجا طرح میکنیم: اگر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) راستگوترین مسلمانان و در صداقت همسنگ حضرت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است، آیا جزای چنین بانویی این بود که وقتی فدک را مطالبه کرد، خلیفه اول از او شاهد بخواهد؟!
مگر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دروغ میگفت؟! مگر ادعای کذب داشتند؟! حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آیه تطهیر در شأن او نازل شده است!!
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) همان بانویی است که در آیه مباهله برای اثبات نبوت و صداقت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در مباهله حاضر میشود. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) همان بانویی است که مصداق بارز آیه شریفه:
(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)
بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمیکنم به جز مودت نسبت به اقرباء.
سوره شوری (42): آیه 23
است. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) همان بانویی است که سوره هل أتی در حق آن بزرگوار نازل شده است. همین بانوی بزرگوار را متهم به کذب میکنند و از ایشان درخواست میکنند برو شاهد بیاور تا مشخص شود فدک مال تو هست یا نه!!
حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) شهادت میدهد؛ همو که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در حق ایشان فرمودند:
«علی مع الحق والحق مع علی ولن یفترقا حتی یردا علی الحوض»
تاریخ بغداد، اسم المؤلف: أحمد بن علی أبو بکر الخطیب البغدادی، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 14، ص 320، ح 7643
و یا فرمود:
«علی مع القرآن والقرآن مع علی لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
سپس میگوید:
«هذا حدیث صحیح الإسناد»(المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 134، ح 4628)
حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) که با حق است و حق با علی است شهادت میدهد، اما متأسفانه شهادت آن بزرگوار رد میشود.
امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) که جزو آیه تطهیر و آیه مباهله و آیه مودت و سوره هل أتی هستند، شهادت میدهند، اما شهادتشان رد میشود.
«أم أیمن» خادمه رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) شهادت میدهد، اما شهادت او رد میشود و همچنین غلام پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) شهادت میدهند، اما شهادت او هم رد میشود.
آیا نتیجه «ما رأیت أحدا قط أصدق من فاطمة» این بود؟! بگذریم. آقای «طبرانی» متوفای 368 هجری در کتاب «معجم أوسط» جلد چهارم صفحه 242 باز از قول عایشه نقل میکند:
«ما رأیت احدا من خلق الله اشبه برسول آ لله دینا»
در میان تمام خلایق کسی را شبیهتر به پیغمبر اکرم از نظر دیانت ندیدم.(المعجم الأوسط، اسم المؤلف: أبو القاسم سلیمان بن أحمد الطبرانی، دار النشر: دار الحرمین - القاهرة - 1415، تحقیق: طارق بن عوض الله بن محمد, عبد المحسن بن إبراهیم الحسینی، ج 4، ص 242، ح 4089)
حاکم نیشابوری
آخرین جملهای که در اینجا عرض میکنم این است که آقای «حاکم نیشابوری» در جلد سوم صفحه 174 روایتی از عایشه نقل میکند.
خیلی عجیب است که غالب فضایل حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) از قول همسر پیغمبر اکرم و دختر ابوبکر وارد شده است که برای اهل سنت غیر قابل انکار است. او میگوید:
وقتی که حضرت زهرای مرضیه وارد منزل پیغمبر اکرم میشدند، رسول گرامی اسلام تمام قد در برابر حضرت فاطمه زهرا میایستاد؛
«إذا دخلت علیه قام إلیها فقبلها ورحب بها وأخذ بیدها فأجلسها فی مجلسه»
دوستان شما را به خدا مشاهده کنید چنین عبارتی در حق کدام یک از صحابه وارد شده است!!
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) تمام قد در برابر حضرت زهرای مرضیه میایستد، دست حضرت فاطمه زهرا را میگیرد و بوسه بر دستان مبارک آن حضرت میزند و حضرت فاطمه زهرا را در جای خود مینشاند.
حاکم نیشابوری
جالب است که «حاکم نیشابوری» در ادامه میگوید:
«هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه»
این حدیث صحیح است و شرایط صحیح بخاری و صحیح مسلم را دارد.(المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 174، ح 4754)
مرحوم «شیخ صدوق» متوفای 381 هجری در کتاب «علل الشرایع» جلد اول صفحه 180 روایتی را آورده است مبنی بر اینکه چرا زهرا را زهرا میگویند. او در ادامه میگوید:
نور حضرت فاطمه زهرا برای آسمانیان همانند ستارگان برای زمین میدرخشید. نور وجود فاطمه خانههای مدینه را روشن میکرد.
«فَیدْخُلُ بَیاضُ ذَلِک النُّورِ إِلَی حُجُرَاتِهِمْ بِالْمَدِینَة»(علل الشرائع، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ج 1، ص 180، ح 2)
احمد بن یوسف قرنانی
این روایت در منابع شیعه است و روایات مشابه هم زیاد داریم، اما جملهای در کتاب «اخبار الدول» جناب آقای «احمد بن یوسف قرنانی» جلد اول صفحه 256 از قول عایشه همسر پیغمبر اکرم وارد شده است که میگوید:
«کنّا نخیط و نغزل و ننظم الإبرة باللیل فی ضوء وجه فاطمة»
ما شبها سوزن را با نور وجود فاطمه نخ میکردیم. شبها با نور وجود فاطمه ریسندگی میکردیم.
بنازم به این جایگاه؛ در این روایت بیان شده است که اگر ما خیاطی میکردیم و لباس را بخیه میزدیم به نور وجود حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود.
این فضایل برای چیست؟! من تنها اشارهای میکنم و انشاءالله به حول قوه الهی به فردا شب موکول میکنم.
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بارها فرموده بودند که امت من به 73 فرقه منشعب میشوند؛ 72 فرقه اهل آتش و تنها یک فرقه اهل نجات هستند.
آقای «ترمذی» متوفای 179 هجری
این مطلب را تمام منابع اهل سنت آوردهاند، مخصوصاً جناب آقای «ترمذی» متوفای 179 هجری در کتاب «صحیح» جلد چهارم صفحه 134 و 135 این عبارت را به طور مفصل بیان کرده است.
از طرف دیگر رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«من مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً»
هرکسی بدون امام از دنیا برود، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.(مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - مصر، ج 4، ص 96، ح 16922)
حاکم نیشابوری
این روایت در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری» هم بیان شده است. بعد از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) صحابه به دو دسته تقسیم شدند؛
یک دسته به سراغ حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و دسته دیگر به سراغ خلیفه اول اهل سنت رفتند. برای بسیاری افراد امر مشتبه است که آیا حق با حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است، یا با ابوبکر است!!
باید در اینجا فردی شاخص و ملاک حقانیت و معیار حقیقت باشد و حجت برای همه تمام شود. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در قید حیات نیستند که حق و حقیقت را بیان کنند. بنابراین حضرت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: فاطمه پاره وجود من است.
حضرت ختمی مرتبت با این روایت میخواهند شاخص و ملاک معین کنند. حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) با هرکسی هست، حق با اوست. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با هرکسی بیعت کرده است، او امام حق است!!
بنابراین هدف نهایی از این فضایل بینظیر تنها مسئله پدر و فرزندی نیست. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) میخواهند برای آینده مسلمین و آینده امت اسلامی که در حیران به سر میبرند، ملاک و معیار و میزان معین کند.
منبع:
http://www.whc.ir
این مقاله در تاریخ 1402/9/12 بروز رسانی شده است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}